شش بار خزان گذشت
دوشنبه, ۲۷ تیر ۱۴۰۱، ۰۸:۱۳ ب.ظ
شش بار خزان گذشت
(در سوگ علی قوامزاده از زبان خواهرم)
سالی که گذشت یار غم بودم
یک دست در اختیار غم بودم
شش بار خزان گذشت و بی بهنام
پژمردهتر از بهار غم بودم
غمخوار من آن که شام هجران را
با او همه در کنار غم بودم
این عهد به سر نبرد و تنها رفت
تنها شده در دیار غم بودم
ویران شدم ای غم! از تو صد فریاد!
کاشانهی هستی تو ویران باد!
محمّد مستقیمی – راهی